کلمات مربوط به حوادث بد در مسافرت

My visa was not valid and I had to come back overnight.

ویزای من اعتبار نداشت و من می بایستیک شبه برگردم.

We got stuck in a heavy traffic because two cars collide with each other.

ما در یک ترافیک سنگین گیر افتادیم زیرا دو ماشین به هم زده بودند.

The car skidded and hit the tree. But fortunately nobody injured. Just the front lights damaged.

آن ماشین سر خورد و به درخت زد. اما خوشبختانه کسی صدمه ای ندید. فقط چراغ های جلو آسیب دیدند.

The road was blocked and the emergency service couldn’t get in on time.

جاده بسته شده بود و خدمات اضطراری نتوانستند به موقع به محل برسند.

Our connecting flight was delayed and we had to wait a lot.

پرواز اتصالی ما تاخیر داشت و ما می بایست خیلی صبر کنیم.

We hired a car to travel to Shiraz. And we could stop off whenever we felt tired.

ما برای سفر به شیراز ماشینی کرایه کردیم و هر وقت احساس خستگی می کردیم می توانستیم توقف کنیم.