داستان صوتی انگلیسی درباره ی آخر هفته با پدربزرگ و مادر بزرگ

داستان صوتی کوتاه و ساده به زبان انگلیسی با موضوع آخر هفته با پدربزرگ و مادر بزرگ به همراه ترجمه فارسی
2178 0

Listening about weekend with Grand parents

 

 

 

 Last weekend, I visited my grandparents. They live in another city. On Friday, my parents drove me to their house. It is a long trip. Sometimes, I fall asleep. Other times, I bring a video to watch in the car. When we arrived, my grandmother was cooking my favorite food, spaghetti and meatballs. On Saturday, we went to the park and I met a friendly dog. We also went to the petting zoo in the park and fed the animals. A goose bit my finger. My finger bled, but I didn't cry. My grandmother put a bandage on it and it felt better. In the evening, we went out to dinner and saw a movie. On Sunday, we walked along the beach to collect seashells. My grandfather said he knew an area that had a lot of shells. So he led us there. I collected so many shells. I'm going to save them in a big shoebox. I love spending time with my grandparents. I can't wait to go back.

داستان کوتاه صوتی به زبان انگلیسی درباره ی گذراندن آخر هفته با پدربزرگ و مادربزرگ

آخر هفته ی گذشته من پدربزرگ و مادربزرگم را ملاقات کردم.آنها در شهری دیگر زندگی می کنند. والدینم جمعه مرا به خانه ی آنها بردند. سفر ما طولانی بود. بعضی وقت ها من خوابم می برد. و در مواقع دیگر من ویدیو آورده بودم تا در ماشین تماشا کنم. و ...

 

برای دسترسی به دروس بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.

گرامر صفر تا صد زبان انگلیسی

لسنینگ از مبتدی تا پیشرفته

لغات زبان انگلیسی به تفکیک موضوع

درک مطلب از سطح مبتدی تا پیشرفته

تمامی موضوعات آیلتس اسپیکینگ پارت یک، دو و سه همراه با جواب

 

another
I need another spoon.
یکی دیگر
.من یک قاشق دیگر نیاز دارم
Feed (fed)
It is not easy to feed a large family.
تغذیه/خوراک
تغذیه ی یک خانواده بزرگ آسان نیست.
Goose
The Goose started flying into the sky.
غاز
غاز به آسمان پرواز کردند.
Bite (bit)
Some bugs bite humans.
گزیدن/ گازگرفتن
برخی از حشرات انسان را می گزند.
Bleed (bled)
That deep cut is still bleeding.
خونریزی کردن
این زخم عمیق هنوز خونریزی می کند.
Know (knew)
I know him very well.
شناختن
خیلی خوب او را می شناسم.
seashell
seashells are used as jewels.
صدف دریایی
صدف دریایی را به عنوان زیورآلات استفاده میکنند.
Led (lead)
He led his nation to victory.
رهبری کردن
او ملت را به سوی پیروزی رهبری کرد.
Question No. 1/4

Where do his grandparents live?

Question No. 2/4

What is his favorite food?

Question No. 3/4

When did they go to the zoo?

Question No. 4/4

Where does he put his seashells?

آغاز دوره های آنلاین آموزش زبان توسط استاد خصوصی

اینجا کلیک کنید

ماژیک فسفری

با استفاده از ماژیک فسفری می توانید کلمات و بخش های مهم را برای خود علامت گذاری نمایید و هنگام پاسخ به آزمون از آنها استفاده کنید. برای از بین بردن بخش های رنگی دوباره روی آن کلیک نمایید.

دفترچه یادداشت

هر تعدادی که دوست دارید دفترچه یادداشت ایجاد کنید و نکات مهم را در آن بنویسید.
برای استفاده از دفترچه یادداشت بر روی قسمتی از درس یا آزمون که می خواهید در آنجا نکته ی مهمی را قرار دهید کلیک نمایید.سپس در آن قسمت یک دفترچه یادداشت جدید ایجاد میشود و با کلیک بر روی آن می توانید بازش کنید و نکته های مهم را بنویسید.