فایل صوتی آسان درباره ی اتفاقات آخر هفته

آموزش مهارت شنیداری مبتدی به زبان انگلیسی با موضوع اتفاقات آخر هفته

1354 0

محتوای درس

نمایش اطلاعات

Listening about "describing the weekend"

This weekend was incredibly hectic. I had too many things to do. On Saturday, I had soccer practice in the morning. I got hit by the ball really hard and broke my tooth. My coach said I could leave practice. My mother had to make a dentist appointment. The dentist doesn't usually work on the weekend, but it was an emergency. She said she could see me at noon. So we rushed to the dentist office. After the dentist fixed my tooth and checked for any other damages to my teeth, we went to my haircut appointment. My family and I were invited to a wedding at 5 o'clock in the evening. I didn't want to go, but my mom couldn't find a babysitter. We stayed late at the reception On Sunday, I was supposed to meet my friend at 9 o'clock to work on our school project. But I overslept and my mom didn't wake me up. She said she forgot about it. Then, she couldn't find her car keys, so we were really late. After I got home, I suddenly realized I didn't finish my homework. Now I have to stay up late to finish my history assignment.

داستان کوتاه صوتی به زبان انگلیسی درباره ی "توصیف آخر هفته"

اخر این هفته فوق العاده گیج کننده بود. من کارهای بسیار زیادی برای انجام دادن داشتم. شنبه صبح تمرین فوتبال داشتم. توپ محکم به صورتم اصابت کرد و دندانم را شکست. مربیم اجازه داد تا تمرین را ترک کنم. مادرم مجبور شد از دندان پزشک قرار ملاقات بگیرد. و ...

برای دسترسی به دروس بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.

گرامر صفر تا صد زبان انگلیسی

لسنینگ از مبتدی تا پیشرفته

لغات زبان انگلیسی به تفکیک موضوع

درک مطلب از سطح مبتدی تا پیشرفته

تمامی موضوعات آیلتس اسپیکینگ پارت یک، دو و سه همراه با جواب

لغت ها /12 لغت جدید

نمایش اطلاعات

realize

I just realized that it's past midnight.

پی بردن

من تازه پی بردم که از نصف شب گذشته.

rush

We rushed to the hospital.

باعجله رفتن

با عجله به بیمارستان رفتیم.

incredibly

Food prices have jumped incredibly.

به طور باورنکردنی

قیمت مواد خوراکی به طور باورنکردنی افزایش یافته است.

hectic

Today was too hectic for me.

پر مشغله

امروز بیش از حد پر مشغله من بود.

coach

The coach cut two men from the team.

مربی

مربی دو نفر را از تیم حذف کرد.

appointment

My appointment is at five p.m.

قرار ملاقات

قرار ملاقات من ساعت پنج بعد از ظهر است.

damage

The full extent of the damages is not yet known.

خسارت زدن، خسارت

میزان دقیق خسارات هنوز تعیین نشده است.

reception

All visitors must report to reception.

پذیرش

همه بازدیدکنندگان باید به پذیرش گزارش دهند.

suddenly

suddenly a hand touched his shoulder.

ناگهان

ناگهان دستی به شانه اش خورد.

assignment

He has got a new assignment for you.

تکلیف

او برای شما یک وظیفه ی جدید دریافت کرده است.

wedding

عروسی

overslept

خواب ماندن

بخش های مرتبط

بخش قبلی

داستان صوتی ساده درباره ی بدن سازی

بخش بعدی

داستان صوتی انگلیسی درباره ی مشکلات سلامتی

آغاز دوره های آنلاین آموزش زبان توسط استاد خصوصی

اینجا کلیک کنید

نظرات کاربران

نمایش اطلاعات