اصطلاحات مناسب درباره جنگ و صلح

اصطلاحات کاربردی برای آزمون تافل و آیلتس
1142 0

Sick and tired

وقتی بخواهیم بگوییم  از یک شرایط آزاردهنده یا تکراری،بسیار خسته و کسل هستیم

از این اصطلاح استفاده می کنیم.

مثال:

I am sick and tired of war.

یا

I'm sick and tired of listening to your complaints.

 

pay the price

برای بیان تاوان یا تقاص عملی را پس دادن یاگفتن نتیجه عمل، کار، انتخاب خود را دیدن ویا بها (پرداخت قیمت) این اصلاح کاربرد دارد.

مثال:

The country is paying the price of his ambitiousness.

یا

I spent ten hours doing nothing and now i am paying the price. I'm behind with my work and have to finish it up until tomorrow.

 

Hidden agenda

به منظور گفتن دلایل مخفی یا اهداف پنهانی این اصطلاح را استفاده میکنیم.

مثال: 

There is a hidden agenda in politics. 

 

 

Pros and cons

به معنی مزایا و معایب این اصطلاح استفاده می شود- نکات مثبت و منفی - فواید و ضررها

Pros یعنی advantages یا نکات مثبت و مزایا

Cons یعنی disadvantages یا نکات منفی و معایب

مثال:

There are a lot of pros and cons in the war.

 

 

Ask for trouble

برای بیان اینکه بگوییم فردی دنبال دردسر است یا  دنبال شر می گردد میتوانیم این اصطلاح را استفاده کنیم.

مثال:

The country was asking for trouble.

یا

If you wear light shoes for a long walk you're asking for trouble.

 

leave in the lurch

 به منظور گفتن رها کردن/تنها گذاشتن کسی در یک موقعیت دشوار یا کسی را  در یک موقعیت بد که بهت نیاز داره رها کنی از این اصطلاح استفاده می کنیم.

مثال :

She left me in the lurch, when, I missed my parents.

یا

But I won't leave you in the lurch even if that war comes.

 

Be caught napping

هنگامی که بخواهیم بگوییم برای چیزی اماده نبودن یا آمادگی لازم جهت اتفاقی را نداشتیم این اصطلاح به کار برده می شود.

مثال:

In that war they were caught napping by an attack.

 

Panic stations

اصطلاحی است برای توصیف وضعیتی که در آن افراد به دلیل یک بحران یا اضطرار ناگهانی در حالت وحشت شدید، فوریت یا در حالت آماده باش قرار دارند. این نشان می دهد که همه سراسیمه کار می کنند تا به وضعیت یا مشکل موجود رسیدگی شود.

In the war, I experienced a panic station

یا

Two weeks before an exam it's always panic station as I realize how much I still have to do.

 

 

Take your life in your hands

برای اینکه بگوییم فردی  خود را در خطر قرار داده یا همان 'جونتو بذار کف دستت در فارسی میتوانیم این اصطلاح را استفاده کنیم.

مثال:

The soldiers take their lives in their hands.

یا

Are you sure you trust these tour guides?

 They're taking our lives in their hands out here in the wild.

 

By hook or by crook

 وقتی بخواهیم بگوییم به هر نحو ممکن، به هر راه و روش قابل انجام هرجور که شده یا به هر بهایی که باشد کاری را انجام میدیم میتوانیم این اصطلاح را استفاده کنیم.

مثال: 

They wanted to achieve victory by hook or by crook.

یا

The police are going to get these guys, by hook or by crook.

 

Foregone conclusion

هنگامی که بخواهیم بگوییم  نتیجه ی مورد نظر یا  یک امر با توجه به قراین قابل پیش بینی بوده یا نتیجه ای که از قبل حتمی وقطعی است این اصطلاح قابل استفاده است.

مثال:

Most voters believe the result is a foregone conclusio.

It’s a foregone conclusion that this painting will sell at auction, it is wanted by a lot of people.

 

Loud and clear

زمانی که بخواهیم بگوییم مساله  یا موضوعی،  واضح ، شفاف و قابل درک است . این اصطلاح را به کار می بریم.

مثال:

The country’s massage was loud and clear

 

 

Work against the clock

هنگامی که بخواهیم بگوییم فردی بدون وقفه یا استراحت کار می کند،این اصطلاح را استفاده می کنیم.

مثال:

Soldiers worked against the clock.

یا

She was racing against the clock to submit the application before the admissions deadline.

 

 

 Playing with fire

بسیاری از اوقات ما در زبان فارسی می گوییم که "با دم شیر بازی مکن". این اصطلاح نشان می دهد به منظور اینکه به خطر نیافتیم خیلی به مسائل خطرناک نزدیک نشویم و خود را در مخاطره نیندازیم. 

مثال:

Starting a war is playing with fire.

 

 

Butterflies in my stomach

هنگامی که بخواهیم بگوییم فردی  اضطراب دارد، استرس دارد، که معادل در دلم سیر و سرکه می جوشد، یا انگار دارن توی دلم رخت میشورن در فارسی هست،البته این حالت، ممکنه معنای زمانی که ذوق و شوق زیادی برای کاری دارید و نمی توانید صبر کنید استفاده از این اصطلاح کاربرد دارد.

مثال:

Even after 15 years of performing in front of an audience he still gets butterflies before a show.

 

 

Go to the dogs

هنگامی که بخواهیم بگوییم فردی به دردسر بدی  افتاده یا همه چیز به فنا رفته ,نابود شده  میتوانیم این اصطلاح را استفاده کنیم.

مثال:

The economy went to the dogs,after second war world.

 

 

Things got out of hand

 

هنگامی که بخواهیم بگوییم شرایط از کنترل خارج شدن، و یک موقعیت پر از هرج و مرج و غیر قابل کنترل شده این اصطلاح را استفاده می کنیم.

مثال:

Things got a little out of hand at the party and three windows were broken. 

 

 

On the face of it

هنگامی که مواجهه با مطلب یا موضوعی بخواهیم از کلمات در ظاهر ، در نگاه اول ، به نظر یا ظاهراً  را استفاده کنیم  این اصطلاح را به کار می بریم.

مثال:

 The story seems simple on the face of it, but it’s really pretty complicated.

 

Have a change of heart

این اصطلاح به این معنی است که دیگر درباره چیزی همان عقیده یا افکار قبلی را ندارید. حتی ممکن است درست ناشد و یا شاید به ضررمان باشد با این حال  قصد انجام آن را دارید.

مثال:

At the last minute, she had a change of heart about selling it. It had been in her family for generations.

 

Not to have the ghost of a chance

برای بیان گفتن اینکه هیچ شانسی برای انجام کاری نیست و یا بسیار بد اقبال بودن  این اصطلاح را استفاده می کنیم.

مثال:

 They don’t have the ghost of a chance to win in tough competition.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آغاز دوره های آنلاین آموزش زبان توسط استاد خصوصی

اینجا کلیک کنید

ماژیک فسفری

با استفاده از ماژیک فسفری می توانید کلمات و بخش های مهم را برای خود علامت گذاری نمایید و هنگام پاسخ به آزمون از آنها استفاده کنید. برای از بین بردن بخش های رنگی دوباره روی آن کلیک نمایید.

دفترچه یادداشت

هر تعدادی که دوست دارید دفترچه یادداشت ایجاد کنید و نکات مهم را در آن بنویسید.
برای استفاده از دفترچه یادداشت بر روی قسمتی از درس یا آزمون که می خواهید در آنجا نکته ی مهمی را قرار دهید کلیک نمایید.سپس در آن قسمت یک دفترچه یادداشت جدید ایجاد میشود و با کلیک بر روی آن می توانید بازش کنید و نکته های مهم را بنویسید.