لغات مربوط به مناظر در زبان فرانسه
لغات و اصطلاحات مربوط به چشم انداز ها و مکانهایی در طبیعت
سلام به دوستان خوب فرنلیش و هم چنین دوستداران طبیعت. به یکی دیگر از جلسات لغات فرنلیش خوش آمدید. این جلسه می خواهیم شما را به طبیعت ببریم و کلی کلمه بهتون یاد بدیم تا به کمک آنها بتوانید به زبان فرانسه درباره ی طبیعت صحبت کنید. هم چنین امروز با اصطلاحتی آشنا می شوید که می توانید بگویید تعطیلات خود را چطور گذرانده اید.
با من همراه شوید.
| مثال | معنی |
| -Tu es déjà allé dans cette baie ? | تو قبلا به این خلیج آمده ای؟ |
| On y ramasse des coquillages. | ما آنجا صدف جمع میکنیم. |
| - A quelle heure nous allons à la plage ? - Nous y irons à 6 heures. | - چه ساعتی به ساحل خواهیم رفت؟ -ساعت ۶ به آنجا میرویم. |
| Les dunes sont très belles ici. | تپه های شنی اینجا خیلی زیبا هستند. |
| Regarde ces galets. Je les ai collecté de la plage. | این سنگریزه ها را ببین. آنها را از ساحل جمع کرده ام. |
| On peut marcher ou se baigner sur l'île. Lequel tu aimes? | می توانیم توی جزیره پیاده روی یا آب تنی کنیم. تو کدام را دوست داری؟ |
| Pour visiter cette île, il faut traverser ce lagon. | برای ملاقات این جزیره باید از این تالاب عبور کرد. |
| -Ces mouettes viennent-elles d'Espagne ?
| -این مرغ های دریایی از اسپانیا می آیند؟ |
| Regardez ces palmiers. J'aimerais y déjeuner. | به اون درخت های نخل نگاه کن. دوست دارم ناهار را آنجا بخورم. |
| Mettez le parasol ici pour que nous puissions regarder la vue pendant que nous nous asseyons. | زیر انداز را اینجا بگذار تا بتوانیم هنگاه نشستن منظره را نگاه کنیم. |
| J'ai laissé mon portable sur la plage | تلفن همراهم را در ساحل جا گذاشتم |
| Une petite pensée de jours heureux où nous avons joué sur ces rochers. | به یاد روزهای خوشی که روی این صخره ها بازی میکردیم. |
| Se promener sur les sables de la plage est très agréable. | راه روفتن روی شن های ساحل خیلی خوشایند است. |
| Toute la nuit, il y avait le bruit des vagues. | تمام شب سر و صدای امواج بود. |
| -Vous venez toujours à la ferme pour les vacances ? - Oui, nous y venons toujours. | -شما همیشه برای تعطیلات به مزرعه می آیید؟ -بله ما همیشه به اینجا می آییم. |
| Cette année, nous avons planté des tomates et des pommes de terre sur notre ferme. | امسال در زمین کشاورزی مان، گوجه فرنگی و سیب زمینی کاشته ایم. |
| Je vais m’étendre dans la prairie sous un pommier aux pommes. | در چمنزار زیر درخت سیبی که سیب دارد دراز خواهم کشید. |
| L'eau de ce ruisseau va vers un autre lac. | آب این جوی به دریاچه دیگری می رود . |
| Notre chalet est très confortable et à deux minutes de la route. | کلبه ما خیلی راحت است و دو دقیقه با جاده فاصله دارد. |
| Les paysages plein de glaciers sont merveilleux. | مناظر پوشیده از رودخانه های یخی شگفت آور هستند. |
| C’est interdit de baigner dans ce lac. | شنا کردن در این دریاچه ممنوع است. |
| Il a neigé hier soir et aujourd'hui on peut aller à la piste de ski. | دیشب برف بارید و امروز میتوانیم به پیست اسکی برویم |
| Nous sommes en vacances au sommet des montagnes du Mont Blanc. | ما در تعطیلات قله کوه های مون بلان هستیم. |
وقتی می خواهید به فرانسوی توضیح دهید که تعطیلات خود را چطور گذرانده اید می توانید از اصطلاحات جدول زیر استفاده کنید.
| اصطلاحات | معنی |
| Ces vacances, une catastrophe. | این تعطیلات، یک فاجعه بود. |
| J’ai passé de mauvaises vacances. | من تعطیلات بدی رو گذروندم. |
| Je me suis ennuyé(e) | حوصله م سر رفته. |
| Je n’ai rien fait du spécial. | هیچ کار خاصی انجام ندادم. |
| J’ai pris des coups de soleil. | آفتاب خیلی شدید بود. |
| Il faisait trop chaud/trop froid | هوا خیلی گرم / سرد بود. |
| Super séjour à la mer | یک اقامت عالی در (کنار) دریا |
| Petite pause au resto en haut des pistes. | یک توقف کوچک در ارتفاعات پیست. |
| J’ai des souvenirs incroyables. | خاطرات باور نکردنی دارم. |
| Ce sont des moments inoubliables. | لحظه های فراموش نشدنی هستند. |
| J’ai des souvenirs de bons moments. | خاطرات لحظات خوبی را دارم. |
به پایان این جلسه رسیدیم. امیدوارم که بتوانید از لغات امروز به بهترین شکل در مکالمات فرانسوی خود استفاده کنید. از همراهی و اعتماد شما متشکرم.
خرسند و پیروز باشید.
