طبیعت

مثال

معنی مثال

Je ne supporte pas de voir la nature se dégrader.

تحمل دیدن از بین رفتن طبیعت را ندارم.

C'est le désert, il n'y a personne ici.

مثل صحراست، اینجا کسی وجود ندارد.

30% du territoire français est occupé par des forêts.

30% از خاک فرانسه توسط جنگل ها اشغال شده است.

A mon avis tout le monde peut faire quelque chose pour le littoral.

به نظر من همه می توانند کاری برای ساحل انجام دهند.

Il faut protéger les montagnes, c'est pour ça que je m'engage.

ما باید از کوه ها محافظت کنیم ، به همین دلیل من متعهد هستم.

C'est une goutte d'eau dans l'océan, ce n'est pas important.

این یک قطره آب در اقیانوس است ، مهم نیست.

Je m'engage parce que j'adore les parcs nationaux.

من متعهد هستم چون عاشق پارک های ملی هستم.

Quels animaux vivent dans la réserve naturelle?

کدام حیوانات در طبیعت حفاظت شده زندگی می کنند؟

J'ai décidé de préserver les baies.

من تصمیم گرفتم از خلیج ها محافظت کنم.

Il veut rester 2 nuits dans cette côte.

او می خواهد 2 شب در این ساحل بماند.

Je me suis allongé sur la dune de sable et j'ai regardé le ciel.

روی تپه شنی دراز کشیدم و آسمان را تماشا کردم.

Je suis intéressée par les lagons.

من به تالاب ها علاقه مندم.

Les rochers de cette plage sont très gros.

صخره های این ساحل بسیار بزرگ هستند.

Quand j'étais petit, je vivais dans le champ.

وقتی کوچک بودم ، در مزرعه زندگی می کردم.

Comment occupent-ils leur temps dans la ferme?

چگونه اوقات خود را در مزرعه می گذرانند؟

Je me souviens de l'odeur enivrante des prairies.

بوی مست کننده ی چمنزارها را به یاد می آورم.

Mets tes pieds dans ce ruisseau, il a de l'eau froide

پاهایت را در این جوی بگذار، آب خنکی دارد.

Je suis nostalgique de petit lac de notre village.

دلم برای دریاچه ی کوچک روستایمان تنگ شده است.

Nous ramassions des coquillages sur la plage toute la journée.

تمام روز را در ساحل صدف جمع می کردیم

Je ne peux pas marcher sur les galets.

نمیتوانم روی سنگریزه ها راه بروم.

Ce promener dans les îles, ce sont des souvenirs inoubliable.

گردش در جزایر خاطرات فراموش نشدنی هستند.

Il a planté 3 palmier dans ce jardin.

او 3 درخت نخل در این باغ کاشت.

La vague ramène les huîtres à  bord.

موج صدف ها را به ساحل می آورد.

Cette photo montre des glaciers de Nord.

این عکس رودخانه های یخی شمال را نشان می دهد.

Quand avez-vous monté le sommet de cette montagne?

کی به قله این کوه صعود کردی؟

Le torrent a détruit de nombreuses maisons.

سیل خانه های زیادی را خراب کرده است.

Tu peux participer au projet de plantation des arbres.

تو می توانی در پروژه ی کاشت درخت ها شرکت کنی.

Les bourgeons de cerisier sont très beaux au printemps.

جوانه های درخت گیلاس در بهار بسیار زیبا هستند.

Ramassez les branches sèches pour faire un feu.

شاخه های خشک را برای درست کردن آتش جمع کنید.

Les feuilles de cette plante sont rouges en été.

برگ های این گیاه در تابستان به رنگ قرمز هستند.

Il faut planter ces graines en automne.

این دانه ها را باید در پاییز کاشت.

Les fleurs sont plus jolies dans leur milieu naturel que dans un bouquet.

گلها در محیط طبیعی زیباتر هستند تا در دسته ی گل.

Il y a 50 types de plantes dans ce jardin.

50 نوع گیاه در این باغ وجود دارد.

La racine de cette plante est jusqu'à 5 mètres sous terre.

ریشه این گیاه تا عمق ۵ متر زیر زمین است.

Préservons la terre pour que nos enfants puissent aussi en profiter.

بیایید زمین را حفظ کنیم تا فرزندانمان نیز از آن لذت ببرند.