لغات مهم 504 درس بیست چهار

آموزش گام به گام کتاب 504 لغت ضروری به همراه آزمون و تلفظ دقیق دیکشنری آکسفورد درس بیست و چهارم
1463 0

Word

Explanation

Meaning

Fierce

Savage; wild

 

وحشی، خشن

Detest

Dislike very much; hate

 

متنفر بودن از، تنفر داشتن از

Sneer

Show scorn or contempt by looks or words; a scornful look or remark

 

با نگاه یا حرف تمسخر و تحقیر نشان دادن، نگاه یا حرف تمسخر آمیز

Scowl

Look angry by lowering the eyebrows; frown

 

با پایین آوردن ابرو عصبانی به نظر رسیدن، اخم کردن

Encourage

Give courage to; increase the confidence of

 

جرأت دادن به، اعتماد را افزایش دادن

Consider

Think about in order to decide

 

فکر کردن برای تصمیم گرفتن، ملاحظه کردن، اندیشیدن

Vermin

Small animals that are troublesome or destructive; fleas, bedbugs, lice, rats, and mice are vermin

 

حیوانات کوچکی که مزاحم یا مخرب هستند، کک، ساس، شپش، موش صحرایی و موش، حیوانات موذی هستند

Wail

 

Cry loud and long because of grief or pain

 

به خاطر اندوه یا درد بلند و کشیده فریاد زدن

Symbol

Something that stands for or represents something else

 

چیزی که نشانه یا نماینده ی چیز دیگری است.

Authority

The right to command or enforce obedience; power delegated to another; an author or volume that may be appealed to in support of an action or belief.

 

حق فرمانبرداری یا اطاعت؛ قدرت به دیگری منتقل شد یک نویسنده یا جلد که ممکن است در حمایت از یک عمل یا اعتقاد مورد درخواست قرار گیرد.

Neutral

On neither side of quarrel or war

 

بی طرف، خنثی

Trifle

A small amount; little bit; something of little value

 

مقدار کم، کمی، چیز کم ارزش

 

 

Sentence

Meaning

Barry was so fiercely angry that he thrust his hand through the glass.

شدت عصبانیت «باری» بقدری بود که دستش را در شیشه کوبید.

One must take appropriate precautions when approaching fierce dogs.

شخص هنگام نزدیک شدن به سگ های خشن باید اقدامات احتیاطی مناسبی را بکار گیرد.

He took one look at his fierce opponent and ran.

او به رقیب عصبانی اش نگاهی انداخت و دوید.

The word detests people who aren’t valiant.

دنیا از انسان هایی که شجاع نیستند، متنفر است.

Wally was certain that his friend’s parents would detest him because he had been a delinquent.

"والی" مطمئن بود که والدین دوست دخترش از او متنفرند، چون او یک بزهکار بود.

I detest Chinese food but I won’t deprive you of the chance to eat it.

من از غذای چینی متنفرم ولی شما را از شانس خوردنش محروم نمی کنم.

The journalists were cautious about sneering at the secretary of defense.

روزنامه نگاران مواظب بودند که وزیر دفاع را مسخره نکنند.

“Wipe that sneer off your face!” the dean told the delinquent.

سرکشیش به مجرم گفت: آن نگاه تحقیر آمیز را از چهره ات پاک کن.

When offered a dime as a tip, the taxi driver sneered at his rider.

وقتی به راننده تاکسی یک سکه ده سنتی به عنوان انعام تعارف شد، راننده نگاه تحقیر آمیزی به مسافر کرد.

Laverne scowled at her mother when she prohibited from going out.

وقتی «لاورن» از رفتن به بیرون منع شد، به مادرش اخم کرد.

I dread seeing my father scowl when he gets my report card.

از اخم کردن پدرم در زمان گرفتن کارنامه ام می ترسم.

Because of defect in her vision, it always appeared that Polly was scowling.

"پلی" به خاطر نقص بینایی اش، همیشه به نظر می رسید که اخم کرده است.

We encouraged the coach to devise a plan for beating Jefferson high.

مربی را تشویق کردیم تا برای شکست تیم «جفرسون های» طرحی ابداع کند.

Some unstable persons need to be encouraged to find a vocation.

برخی انسان های بی ثبات لازم است برای یافتن شغل تشویق شوند.

A valiant person rarely needs to be encouraged.

یک شخص شجاع به ندرت نیاز به تشویق دارد.

Jon considered whether a comprehensive report was necessary.

جان روی اینکه آیا گزارش جامعی لازم است، فکر کرد.

Do you consider that dress to be a bargain at the wholesale price?

آیا فکر می کنی آن لباس به قیمت عمده فروشی خرید ارزانی است.

The wrestler was always considered to be the underdog in every match.

کشتی گیر همیشه در همه ی مسابقات بازنده به حساب می آمد.

We should try to eliminate all vermin from our house.

شخص باید تلاش کند تا تمام حیوانات موذی را از خانه اش ریشه کن کند.

Some reptiles eat vermin as their food.

بعضی از خزندگان حشرات موذی را به عنوان غذا می خورند.

Although vermin are not always visible, they probably inhabit every house in the city.

گرچه حشرات موذی همیشه قابل رویت نیستند، ولی احتمالاً در هر خانه ی شهر سکونت دارند.

When tragedy struck, the old people began to wail.

وقتی فاجعه اتفاق افتاد، افراد پیر شروع به گریه و زاری کردند.

In some countries the women are expected to wail loudly after their husbands die.

در بعضی از کشورها، انتظار می رود زن ها پس از مرگ شوهرانشان با صدای بلند گریه کنند.

When the Yankees lost the World Series, there was much wailing in New York.

وقتی تیم یانکی ها در سری مسابقات جهانی بازنده شد در نیویورک ناله و زاری به راه افتاد.

The status outside the court building is considered a symbol of justice.

مجسمه بیرون ساختمان دادگستری نماد عدالت است.

Symbols for god are prohibited in their religion.

داشتن نماد هایی از خدا در مذهب آنها ممنوع است.

An olive branch is a symbol of peace.

شاخه زیتون سمبل صلح است.

No one should have the authority to dictate our career choice.

هیچ کس حق ندارد که انتخاب شغل را به ما تحمیل کند.

Today a monarch does not have the authority he once enjoyed.

امروزه یک پادشاه، اقتداری را که زمانی از آن برخوردار بود، ندارد.

The Supreme Court is entrusted with the authority to interpret our constitution.

مسئولیت تفسیر قانون اساسی ما، به عهده ی دادگاه دیوان عالی است.

It is logical to remain neutral in a violent argument between spouses.

عاقلانه است که در مشاجره ی شدید بین زن و شوهرها، بی طرف بمانیم.

Switzerland was a neutral country in World War II.

کشور سوئیس در جنگ جهانی دوم کشوری بی طرف بود.

Adolph did not reject the idea but remained neutral about it.

آدولف پیشنهاد را رد نکرد ولی نسبت به آن بی طرف ماند.

I ate a trifle for dinner rather than a vast meal.

به جای غذایی مفصل، غذای مختصری خوردم.

Walter spends only a trifle of his time in studying French.

"والتر" تنها مدت کمی از وقتش را صرف مطالعه ی زبان فرانسه می کند.

At our meetings Alex always raises trifling objections to any new plan.

"آلکس" در جلسات ما در مورد هر طرح جدیدی مخالفت کمی ابراز می کند.

 

Fierce

Savage; wild

خشن
وحشی، خشن
Detest

Dislike very much; hate

متنفر بودن از
متنفر بودن از، تنفر داشتن از
Sneer

Show scorn or contempt by looks or words; a scornful look or remark

پوزخند
با نگاه یا حرف تمسخر و تحقیر نشان دادن، نگاه یا حرف تمسخر آمیز
Scowl

Look angry by lowering the eyebrows; frown

اخم کردن
با پایین آوردن ابرو عصبانی به نظر رسیدن، اخم کردن
Encourage

Give courage to; increase the confidence of

تشويق كردن
جرأت دادن به، اعتماد را افزایش دادن
Consider

Think about in order to decide

اندیشیدن
فکر کردن برای تصمیم گرفتن، ملاحظه کردن، اندیشیدن
Vermin

Small animals that are troublesome or destructive; fleas, bedbugs, lice, rats, and mice are vermin

جانوران موذی
حیوانات کوچکی که مزاحم یا مخرب هستند، کک، ساس، شپش، موش صحرایی و موش، حیوانات موذی هستند
Wail

Cry loud and long because of grief or pain

ناله کردن
به خاطر اندوه یا درد بلند و کشیده فریاد زدن
Symbol

Something that stands for or represents something else

نماد
چیزی که نشانه یا نماینده ی چیز دیگری است.
Authority

The right to command or enforce obedience; power delegated to another; an author or volume that may be appealed to in support of an action or belief.

قدرت
حق فرمانبرداری یا اطاعت؛ قدرت به دیگری منتقل شد یک نویسنده یا جلد که ممکن است در حمایت از یک عمل یا اعتقاد مورد درخواست قرار گیرد.
Neutral

On neither side of quarrel or war

خنثی
بی طرف، خنثی
Trifle

A small amount; little bit; something of little value

مقدار کم
مقدار کم، کمی، چیز کم ارزش

آغاز دوره های آنلاین آموزش زبان توسط استاد خصوصی

اینجا کلیک کنید

ماژیک فسفری

با استفاده از ماژیک فسفری می توانید کلمات و بخش های مهم را برای خود علامت گذاری نمایید و هنگام پاسخ به آزمون از آنها استفاده کنید. برای از بین بردن بخش های رنگی دوباره روی آن کلیک نمایید.

دفترچه یادداشت

هر تعدادی که دوست دارید دفترچه یادداشت ایجاد کنید و نکات مهم را در آن بنویسید.
برای استفاده از دفترچه یادداشت بر روی قسمتی از درس یا آزمون که می خواهید در آنجا نکته ی مهمی را قرار دهید کلیک نمایید.سپس در آن قسمت یک دفترچه یادداشت جدید ایجاد میشود و با کلیک بر روی آن می توانید بازش کنید و نکته های مهم را بنویسید.