Word | Explanation | Meaning |
---|---|---|
Architect | A person who makes plans for buildings and other structures; a maker; a creator | شخصی که برای ساختمان ها و دیگر سازه ها طرح می سازد، سازنده، خالق |
Matrimony | Married life; ceremony of marriage | زندگی زناشویی، مراسم ازدواج |
Baggage | The trunks and suitcases a person takes when he or she travels; an army’s equipment | کیف ها و چمدان هایی که شخص هنگام سفر با خود می برد، تجهیزات یک ارتش |
Squander | Spend foolishly; waste | احمقانه خرج یا مصرف کردن، تلف کردن |
Abroad | Outside one’s country; going around; far and wide | خارج از وطن، به خارج، فراگیر، گسترده |
Fugitive | A runaway | فراری، متواری |
Calamity | A great misfortune; serious trouble | بدبختی بزرگ، مشکل جدی |
Pauper | A very poor person | شخص بسیار فقیر |
Envy | Jealousy; the object of jealousy; to feel jealous | حسادت، مایه حسادت، احساس حسادت کردن |
Collapse | A breakdown; to fall in; break down; fail suddenly; fold together | فروپاشی، خراب شدن، ناگهان فروپاشیدن، به هم تا کردن، جمع کردن |
Prosecute | Bring before a court; follow up; carry on | به دادگاه احضار کردن، پیگیری کردن،ادامه دادن |
Bigamy | Having two wives or two husbands at the same time | همزمان دو همسر داشتن، تعدد زوجین |
Sentence | Meaning |
---|---|
The famous architect, Frank Lloyd Wright, designed his buildings to blend with their surroundings. | «فرانک لوید رایت»، معمار مشهور، ساختمان های خود را به گونه ای طراحی می کرد که با محیط اطراف عجین شوند. |
An architect must have knowledge of the materials that will be used in his structures. | یک مهندس معمار، باید از مصالحی که در ساختمان هایش به کار خواهد رفت، آگاهی داشته باشد. |
General Eisenhower was the architect of victory over the Nazis in World War II. | در جنگ جهانی دوم ژنرال «آیزن هاور» طراح پیروزی علیه نازی ها بود. |
Though matrimony is a holy state, our local governments still collect a fee for the marriage license. | گرچه زندگی زناشویی امری مقدس است، حکومت های محلی ما، هنوز هم برای صدور گواهی ازدواج حق الزحمه دریافت می کنند. |
Because of lack of money, the sweetness of their matrimony turned sour. | به خاطر کمبود پول، شیرینی زندگی زناشویی به کام آن ها تلخ شد. |
Some bachelors find it very difficult to give up their freedom for the blessings of matrimony. | برای بعضی مردان مجرد مشکل است که به خاطر موهبات زندگی زناشویی از آزادی خود دست بردارند. |
When Walt unpacked his baggage, he found he had forgotten his radio. | هنگامی که «والت» اثاثیه اش را باز کرد، متوجه شد رادیویش را فراموش کرده است. |
Mrs. Montez checked her baggage at the station and took the children for a walk. | خانم «مونتز» چمدان هایش را در ایستگاه بررسی کرد و بچه ها را با خود به گردش برد. |
The modern army cannot afford to be slowed up with heavy baggage. | ارتش مدرن نباید با حمل تجهیزات سنگین نظامی از سرعت خود بکاهد. |
Do not squander your money by buying what you cannot use. | پول هایتان را با خرید آنچه که استفاده نمی کنید، هدر ندهید. |
Because Freddy squandered his time watching television, he could not catch up on his homework. | از آنجایی که «فردی» وقتش را با تماشای تلویزیون هدر می داد، نمی توانست به درس و تکلیفش برسد. |
In his will, Mr. Larson warned his children not to squander their inheritance. | آقای «لارسن» در وصیتنامه اش به فرزندانش هشدار داد تا ارثیه شان را به هدر ندهند. |
More people are going abroad for vacations. | افراد بیشتری برای تعطیلات به خارج از کشور می روند. |
Is there any truth to the rumor abroad that school will be open all summer? | آیا شایعه ای که در مورد باز بودن مدرسه در تمام تابستان پخش شده است، حقیقت دارد؟ |
The news of the president’s illness spread abroad. | خبر بیماری رئیس جمهور در همه جا پخش شد. |
Paul was a fugitive from the slums, abandoned by all his friends. | پاول که از زاغه نشینان فراری بود توسط همه دوستانش طرد شد. |
After escaping from prison, Tom led an unhappy life as a fugitive from the law. | تام پس از فرار از زندان، به عنوان فراری از چنگال قانون، زندگی غم انگیزی داشت. |
The fugitives from the unsuccessful revolution were captured. | فراری های انقلاب ناموفق اسیر شدند. |
Failure in one test should not be regarded as a calamity. | شکست در یک امتحان را نباید یک فاجعه تلقی کرد. |
The death of her husband was a calamity that left Mrs. Marlowe numb. | مرگ شوهر خانم «مارلو» فاجعه ای بود که او را بهت زده کرد. |
what is more dismal than one calamity following upon the heels of another? | چه چیز غم انگیزتر از این است که بدبختی یکی پس از دیگری بر کسی حادث شود. |
The fire that destroyed his factory made Mr. Bloomson a pauper. | آتشی که کارخانه ی آقای «بلوم سان» را از بین برد او را بدبخت کرد. |
The richest man is a pauper if he has no friends. | ثروتمندترین انسان اگر دوست نداشته باشد، بیچاره است. |
Since he was once a pauper himself, Max is willing to help the needy whenever he can. | از آنجایی که «ماکس» خود زمانی بسیار فقیر بود، مایل است که هر وقت بتواند به نیازمندان کمک کند. |
Marilyn’s selection as Prom Queen made her the envy of every senior. | انتخاب «ماریلین» به عنوان ملکه مهمانی آخر سال، باعث حسادت تمام دانشجویان سال آخر شد. |
My parents taught me not to envy anyone else’s wealth. | والدینم به من آموختند که هرگز به ثروت کس دیگری حسادت نکنم. |
Our envy of Nora’s skating ability is foolish because with practice all of us could do as well. | حسادت ما به توانایی اسکیت بازی «نورا» احمقانه است، زیرا با تمرین همه ی ما می توانیم به همان خوبی اسکیت بازی کنیم. |
A heavy flood caused the bridge to collapse. | سیلابی سهمگین باعث شد پل فرو ریزد. |
His failure in chemistry meant the collapse of Bob’s summer plans. | مردود شدن «باب» در امتحان شیمی، به معنای به هم ریختن برنامه های تابستانی او بود. |
Collapse the trays and store them in the closet. | سینی ها را جمع کن، و آن ها را در کمد نگه دار. |
Drunken drivers should be prosecuted. | رانندگان مست باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند. |
The district attorney refused to prosecute the case for lack of evidence. | دادستان بخش به دلیل نبودن مدرک از پیگیری پرونده امتناع ورزید. |
The general prosecuted the war with vigor. | ژنرال، جنگ را با قدرت ادامه داد. |
Some people look upon bigamy as double trouble. | برخی از افراد به دو زنی به عنوان مشکل مضاعف نگاه می کنند. |
Mr. Winkle, looking at his wife, thought bigamy was one crime he would never be guilty of. | هنگامی که آقای «وینکل» به همسرش نگاه می کرد، در این فکر بود که دو همسری جنایتی است که هرگز مرتکب آن نخواهد شد. |
Some religious groups are in favor of bigamy even though it is against the law of the land. | بعضی از فرقه های مذهبی حامی تعدد زوجین هستند، حتی اگر بر خلاف قانون کشورشان باشد. |
آغاز دوره های آنلاین آموزش زبان توسط استاد خصوصی
اینجا کلیک کنیدماژیک فسفری
با استفاده از ماژیک فسفری می توانید کلمات و بخش های مهم را برای خود علامت گذاری نمایید و هنگام پاسخ به آزمون از آنها استفاده کنید. برای از بین بردن بخش های رنگی دوباره روی آن کلیک نمایید.
دفترچه یادداشت
هر تعدادی که دوست دارید دفترچه یادداشت ایجاد کنید و نکات مهم را در آن بنویسید.
برای استفاده از دفترچه یادداشت بر روی قسمتی از درس یا آزمون که می خواهید در آنجا نکته ی مهمی را قرار دهید کلیک نمایید.سپس در آن قسمت یک دفترچه یادداشت جدید ایجاد میشود و با کلیک بر روی آن می توانید بازش کنید و نکته های مهم را بنویسید.