Word | Explanation | Meaning |
---|---|---|
Heir | Person who has a right to someone’s property after that one dies; person who inherits anything | شخصي که پس از مرگ فردي نسبت به دارايي اش حق دارد، شخصي که چيزي را به ارث مي برد |
Majestic | Grand; noble; dignified; kingly | بزرگ، شريف، باعزت، شاهانه، باشکوه |
Dwindle | Become smaller and smaller; shrink | کوچکتر و کوچکتر شدن، جمع شدن |
Surplus | Amount over and above what is needed; excess, extra | مقداري بيشتر و فراتر از آنچه که مورد نياز است، مازاد، اضافي |
Traitor | Person who betrays his or her country, a friend, duty,etc. | شخصي که به کشور، دوست و يا وظيفه اش خيانت مي کند |
Deliberate | To consider carefully; intended; done on purpose; slow and careful, as though allowing time to decide what to do | به دقت بررسي کردن، عمدي، کند و دقيق، تو گويي که به زمان اجازه مي دهيد تصميم بگيرد چه بکند |
vandal
| Person who willfully or ignorantly or damages beautiful things | کسی که خواسته یا نادانسته به چیزهای زیبا آسیب می زند یا آنها را از بین می برد. |
Drought | Long period of dry weather; lack of rain; lack of water; dryness | دوره ي طولاني هواي خشک، نبود باران، نبود آب، خشکسالي |
Abide | Accept and follow out; remain faithful to; dwell; endure | پذيرفتن و دنبال کردن، وفادار ماندن به، اقامت داشتن، تحمل کردن |
Unify | Unite; make or form into one | متحد کردن، يکي کردن يا يکي شدن |
Summit | Highest point; top | بالاترين نقطه، نوک، قله |
Heed | Give careful attention to; take notice of; careful attention | به دقت توجه کردن، توجه کردن به، توجه دقيق |
Sentence | Meaning |
---|---|
Though Mr. Sloane is the heir to a gold mine, he lives like a miser. | با اين که آقاي «اسلوان» وارث يک معدن طلاست، مثل يک آدم خسيس زندگي مي کند. |
The monarch died before he could name an heir to the throne. | پادشاه قبل از آن که بتواند وارثي براي تخت و تاج مشخص کند از بين رفت. |
It is essential that we locate the rightful heir at once. | ضروري است که فوراً وارثي محق را معين کنيم. |
The lion is the most majestic creature of the jungle. | شير با شکوه ترين مخلوق جنگل است. |
In Greek mythology, Mt. Olympus was the majestic home of the gods. | در اساطير يونان، کوه «المپوس» خانه ي با عظمت خدايان بود. |
The graduates marched into the auditorium to the music of the majestic symphony. | فارغ التحصيلان با موزيک سمفوني سلطنتي بداخل سالن رژه رفتند. |
Our supply of unpolluted water has dwindled. | ذخيره ي آب غير آلوده ي ما کاهش يافته است. |
With no visible signs of their ship, hopes for the men’s safety dwindled with each passing hour. | هر ساعت که مي گذشت اميد براي سلامتي افراد کاهش مي يافت چون هيچ نشانه ي آشکاري از کشتي شان وجود نداشت. |
After the furious tempest, the dwindling chances of finding the raft vanished entirely. | بعد از طوفان شديد، شانس ضعيف يافتن قايق کاملاً از بين رفت. |
The bank keeps a large surplus of money in reserve. | بانک مقدار زيادي از پول مازاد را به عنوان ذخيره نگه مي دارد. |
Surplus wheat, cotton, and soybeans are shipped abroad. | مازاد گندم، پنبه، و سويا به خارج فرستاده مي شود. |
No mortal ever considers that he has a surplus of good things. | هيچ انساني هرگز فکر نمي کند که مازادي از چيزهاي خوب دارد. |
The Patriot sneered when asked to stand on the same platform with the man who was accused of being a traitor | موقعي که از ميهن پرست خواسته شد روي سکو کنار مردي بايستد که متهم به خيانت بود، پوزخند زد. |
No villain is worse than a traitor who betrays his country. | هيچ شروري بدتر از خائني نيست که به کشورش خيانت مي کند. |
Do not call him a traitor unless you can verify the charge. | او را خائن صدا نکن جز اين که بتواني اين اتهام را تاييد کني. |
Rico’s excuse was a deliberate lie. | بهانه ي «ريکو» يک دروغ عمدي بود. |
My grandfather walks with deliberate steps. | پدربزرگ با گام هايي استوار راه مي رود. |
Judge Sirica deliberated for a week before making his decision known. | قاضي «سيريکا» قبل از اين که تصميمش را آشکار کند، يک هفته روي پرونده بررسي کرد. |
Adolescent vandals wrecked the cafeteria. | خرابکاران جوان کافه تريا را خراب کردند. |
The vandals deliberately ripped the paintings from the wall. | خرابکاران نقاشي ها را عمدآ از روي ديوار کندند. |
We could scarcely believe the damage caused by the vandals. | ما به سختي ميتوانستيم باور کنيم خسارتي را که خرابکاران به بار آورده بوند. |
Because of the drought, some farmers began to migrate to more fertile regions. | به خاطر خشکسالي، برخي از کشاورزان به مناطق حاصل خيزتر مهاجرت کردند. |
In time of drought, the crops become scorched. | محصولات در زمان خشکسالي خشک مي شوند. |
As the drought wore on, people began to grumble against those who had squandered water when it was more plentiful. | چون خشکسالي به کندي مي گذشت، مردم شروع به شکوه از آن هايي کردند که در موقع وفور، آب را هدر داده بودند. |
The team decided unanimously to abide by the captain’s ruling. | اعضاء تيم، متفق القول به اين نتيجه رسيدند که به راي کاپيتان وفادار بمانند. |
Senator Ervin abided by his promise not to allow demonstrations in the committee room. | سناتور «اِروين» به قول خود مبني بر اين که اجازه ندهد تظاهرات در اتاق کميته برگزار شود، پايبند ماند. |
My mother cannot abide dirt and vermin. | مادرم نمي تواند کثيفي و حيوانات موذي را تحمل کند. |
The novel traces the developments that unified the family. | رمان تحولاتي را دنبال مي کند که خانواده را متحد کرد. |
After the Civil War our country became unified more strongly. | بد از جنگ داخلي، کشورمان به شکل قوي تري متحد شد. |
It takes a great deal of training to unify all these recruits into an efficient fighting machine. | متحد کردن اين همه سرباز به يک ماشين جنگي کار آمد، به آموزش زياد نياز دارد. |
We estimated the summit of the mountain to be twenty thousand feet. | ما قله ي کوه را بيست هزار پا تخمين زديم |
Do not underestimate Ruth’s ambition to reach the summit of the acting profession. | آرزوهاي «روث» را براي رسيدن به اوج حرفه بازيگري دست کم نگير. |
The summit meeting of world leaders diminished the threat of war. | اجلاس سران رهبران جهان، تهديد جنگ را کاهش داد. |
I demand that you heed what I say. | تقاضا مي کنم به آنچه مي گويم به دقت توجه کنيد. |
Florence pays no heed to what the signs say. | "فلورانس" هيچ توجهي به آنچه علائم مي گويد نمي کند. |
Take heed and be on guard against those who try to deceive you. | دقت کنيد و مراقب کساني باشيد که سعي مي کنند شما را فريب دهند. |
آغاز دوره های آنلاین آموزش زبان توسط استاد خصوصی
اینجا کلیک کنیدماژیک فسفری
با استفاده از ماژیک فسفری می توانید کلمات و بخش های مهم را برای خود علامت گذاری نمایید و هنگام پاسخ به آزمون از آنها استفاده کنید. برای از بین بردن بخش های رنگی دوباره روی آن کلیک نمایید.
دفترچه یادداشت
هر تعدادی که دوست دارید دفترچه یادداشت ایجاد کنید و نکات مهم را در آن بنویسید.
برای استفاده از دفترچه یادداشت بر روی قسمتی از درس یا آزمون که می خواهید در آنجا نکته ی مهمی را قرار دهید کلیک نمایید.سپس در آن قسمت یک دفترچه یادداشت جدید ایجاد میشود و با کلیک بر روی آن می توانید بازش کنید و نکته های مهم را بنویسید.