لغات مهم 504 درس سی و چهارم

آموزش گام به گام کتاب 504 لغت ضروری به همراه آزمون و تلفظ دقیق دیکشنری آکسفورد درس سی چهار
1398 0

Word

Explanation

Meaning

Candidate

Person who is proposed for some office or honor

با شخصي که براي قصدي يا افتخاري پيشنهاد مي شود، نامزد

Precede

Go before; come before; be higher in rank or importance

به کار رفتن پيش از، آمدن پيش از، از نظر اهميت يا رتبه بالاتر بودن

Adolescent

Growing up to manhood or womanhood; youthful; a person. from about 13 to 22 years of age

رشد کردن تا حد يک مرد يا زن، نوجوان، شخص از حدوداً 13 تا 22 سالگي

Coeducational

Having to do with educating both genders in the same school

مربوط به آموزش هر دو جنس در يک مدرسه، مختلط

Radical

Going to the root; fundamental; extreme; person with extreme opinion

تا به ريشه پيش رفتن، بنيادي، افراطي، شخصي با عقايد افراطي

Spontaneous

Of ones own free will; natural; on the spur of the moment; without rehearsal

با ميل شخصي خود، طبيعي، في البداهه، بدون تمرين

Skim

Remove from the top; move lightly (over); glide along; read hastily or carelessly

از بالا برداشتن، ملايم از روي چيزي گذشتن، سُر خوردن، شتاب زده يا با بي دقتي خواندن

Vaccinate

Inoculate with vaccine as a protection against smallpox and other diseases

مصون ساختن با واکسن به عنوان حفاظت در برابر آبله و بيماري هاي ديگر، واکسينه کردن

Untidy

Not neat; not in order

آشفته، نامرتب

Utensil

Container or tool used for practical purposes

ظرف يا ابزاري که براي اهداف کاربردي استفاده مي شود

Sensitive

Receiving impressions readily; easily affected or influenced; easily hurt or offended

به راحتي برداشت ها را دريافت مي کند، به راحتي تحت تأثير قرار مي گيرد، به راحتي آسيب مي بيند يا ناراحت مي شود، حساس

Temperate

Not very hot and not very cold; moderate

نه زياد داغ و نه زياد سرد، معتدل، ملايم

 

Sentence

Meaning

We can have a maximum of four candidates for the office of president.

مي توانيم حداکثر چهار نامزد براي تصدي رياست جمهوري داشته باشيم.

Each candidate for mayor seemed confident he would be victorious.

هر يک از نامزدهاي پست شهرداري مطمئن به نظر مي رسيدند که پيروز هستند.

The candidate took every precaution to avoid mentioning his opponent by name.

نامزد انتخاباتي خيلي احتياط کرد تا از ذکر نام رقيبش اجتناب کند.

Lyndon Johnson preceded Richard Nixon as president.

«ليندون جانسون» در مقام رياست جمهوري قبل از «ريچارد نيکسون» قرار داشت.

In a gallant gesture, Ronnie allowed Amanda’s name to precede his in the program listing.

«روني» با حالت دليرانه اي که به خود گرفته بود، اجازه داد تا در فهرست برنامه، اسم «اماندا» قبل از اسم او قرارگيرد.

A prominent speaker preceded the ceremony of the granting of the diplomas.

سخنران برجسته اي پيش از مراسم اعطاء مدارک تحصيلي، نطقي ايراد کرد.

In his adolescent years, the candidate claimed, he had undergone many hardships.

نامزد ادعا مي کرد که در سال هاي نوجواني اش سختي هاي زيادي را طي کرده است.

There is a fiction abroad that every adolescent is opposed to tradition.

اين تصور فراگير وجود دارد که همه ي نوجوانان مخالف سنت هستند.

Our annual rock festival attracts thousands of adolescents.

جشنواره ي سالانه ي موسيقي راک، هزاران نوجوان را جذب مي کند.

There has been a massive shift to coeducational schools.

دگرگوني عظيمي در مدارس مختلط به وجود آمده است.

Coeducational institutions, once thought to have a disruptive effect, have been found to be beneficial.

موسسات آموزشي مختلط که زماني تصور مي شد تاثير مختل کننده اي دارند مشخص شده است که سودمند هستند.

In choosing a college, Ned leans toward schools that are coeducational.

“ند” براي انتخاب دانشگاه، به دانشکده هايي گرايش دارد که مختلط هستند.

The tendency to be vicious and cruel is a radical fault.

گرايش به تبهکاري و ظلم، نقيصه اي بنيادي است.

We observe that the interest in radical views is beginning to subside.

با مشاهده مي کنيم که علاقه به افکار بنيادي رو به افول است.

Because Richard was a radical, the Conservative Party would not accept him as a candidate.

چون «ريچارد» فردي تندرو بود، حزب محافظه کار او را به عنوان نامزد نپذيرفت.

The vast crowd burst into spontaneous cheering at the skillful play.

جمعيت انبوه به خاطر نمايش ماهرانه، ناخودآگاه فرياد شادي سرداد.

Be cautious with these oily rags because they can break out in spontaneous flame.

مواظب کهنه هاي روغني باش چون خود به خود آتش مي گيرند.

Williams spontaneous resentment at the mention of his sister was noted by the observant teacher.

معلم هوشيار متوجه تنفر ذاتي «ويليام» از ذکر نام خواهرش شد.

This soup will be more nourishing if you skim off the fat.

اگر چربي سوپ را جدا کنيد مغذي تر مي شود.

I caught a glimpse of Mark and Marge skimming over the ice.

نگاهم به «مارک» و «مارج» افتاد که روي يخ سر مي خوردند.

Detective Corby, assigned to the homicide, was skimming through the victim’s book of addresses.

کارآگاه «کوربي» که مامور بررسي قتل بود نگاهي گذرا به دفترچه تلفن مقتول انداخت.

There has been a radical decline in polio since doctors began to vaccinate children with the Salk vaccine.

از زماني که پزشکان مايه کوبي کودکان را با واکسن «سالک» شروع کرده اند، در ابتلا به فلج اطفال کاهش اساسي صورت گرفته است.

The general population has accepted the need to vaccinate children against the once-dreaded disease.

عامه ي مردم نياز به واکسينه کردن کودکان در برابر بيماري هاي سابقاً خطرناک را پذيرفته اند.

Numerous examples persist of people who have neglected to have their infants vaccinated.

نمونه های زيادي از افرادي وجود دارند که در واکسينه کردن اطفال خود غفلت کرده اند.

The bachelor’s quarters were most untidy.

محل زندگي مرد مجرد، بسيار نامرتب بود.

We must start a cleanup campaign to keep the campus from being so untidy.

بايد يک جنبش پاکسازي ايجاد کنيم تا از نامرتب بودن محوطه ي دانشگاه جلوگيري کنيم.

Finding the house in such an untidy condition baffled us.

ديدن خانه در چنين وضعيت نامرتبي ما را مبهوت کرد.

Several utensils were untidily tossed about the kitchen.

چند تا از وسايل خانه به گونه اي نامنظم دور تا دور آشپزخانه پرتاب شده بود.

Edwards baggage contained all the utensils he would need on the camping trip.

چمدان «ادوارد» حاوي تمام وسايلي بود که در طول اردو به آن نياز داشت.

Some people are so old-fashioned that they reject the use of any modern utensil.

بعضي از افراد آنقدر قديمي هستند که استفاده از هر وسيله مدرن را رد مي کنند.

The eye is sensitive to light.

چشم به نور حساس است.

From the experiment we may conclude that mercury in a thermometer is sensitive to changes in temperature.

از آزمايش نتيجه مي گيريم که جيوه ي داخل دماسنج، نسبت به تغييرات دمايي حساس است.

James is sensitive about his wretched handwriting.

"جيمز" نسبت به دست خط بد خود حساس است.

The United States is mostly in the North Temperate Zone.

اکثر ايالات متحده ي آمريکا در منطقه ي معتدل شمالي قرار دارد.

All students received the appeal to be temperate and not to jump to conclusions in judging the new grading system.

از دانش آموزان خواسته شد که آرام باشند و در مورد سيستم نمره دهي جديد زود به نتيجه نرسند.

Mrs. Rollins commended her class for their temperate attitude when she announced the extra assignment.

خانم «رالينز» شاگردان کلاسش را به خاطر برخورد ملايمش هنگام اعلام تکاليف اضافي تحسين کرد.

 

Candidate

Person who is proposed for some office or honor

نامزد
با شخصي که براي قصدي يا افتخاري پيشنهاد مي شود، نامزد
Precede

Go before; come before; be higher in rank or importance

جلوتر بودن
به کار رفتن پيش از، آمدن پيش از، از نظر اهميت يا رتبه بالاتر بودن
Adolescent

Growing up to manhood or womanhood; youthful; a person. from about 13 to 22 years of age

نوجوانان
رشد کردن تا حد يک مرد يا زن، نوجوان، شخص از حدوداً 13 تا 22 سالگي
Coeducational

Having to do with educating both genders in the same school

مختلط
مربوط به آموزش هر دو جنس در يک مدرسه، مختلط
Radical

Going to the root; fundamental; extreme; person with extreme opinion

ریشه ای
تا به ريشه پيش رفتن، بنيادي، افراطي، شخصي با عقايد افراطي
Spontaneous

Of ones own free will; natural; on the spur of the moment; without rehearsal

با ميل شخصي خود
با ميل شخصي خود، طبيعي، في البداهه، بدون تمرين
Skim

Remove from the top; move lightly (over); glide along; read hastily or carelessly

از بالا برداشتن
از بالا برداشتن، ملايم از روي چيزي گذشتن، سُر خوردن، شتاب زده يا با بي دقتي خواندن
Vaccinate

Inoculate with vaccine as a protection against smallpox and other diseases

واکسينه کردن
مصون ساختن با واکسن به عنوان حفاظت در برابر آبله و بيماري هاي ديگر، واکسينه کردن
Untidy

Not neat; not in order

آشفته
آشفته، نامرتب
Utensil

Container or tool used for practical purposes

ابزار آشپزی
ظرف يا ابزاري که براي اهداف کاربردي استفاده مي شود
Sensitive

Receiving impressions readily; easily affected or influenced; easily hurt or offended

حساس
به راحتي برداشت ها را دريافت مي کند، به راحتي تحت تأثير قرار مي گيرد، به راحتي آسيب مي بيند يا ناراحت مي شود، حساس
Temperate

Not very hot and not very cold; moderate

معتدل
نه زياد داغ و نه زياد سرد، معتدل، ملايم

آغاز دوره های آنلاین آموزش زبان توسط استاد خصوصی

اینجا کلیک کنید

ماژیک فسفری

با استفاده از ماژیک فسفری می توانید کلمات و بخش های مهم را برای خود علامت گذاری نمایید و هنگام پاسخ به آزمون از آنها استفاده کنید. برای از بین بردن بخش های رنگی دوباره روی آن کلیک نمایید.

دفترچه یادداشت

هر تعدادی که دوست دارید دفترچه یادداشت ایجاد کنید و نکات مهم را در آن بنویسید.
برای استفاده از دفترچه یادداشت بر روی قسمتی از درس یا آزمون که می خواهید در آنجا نکته ی مهمی را قرار دهید کلیک نمایید.سپس در آن قسمت یک دفترچه یادداشت جدید ایجاد میشود و با کلیک بر روی آن می توانید بازش کنید و نکته های مهم را بنویسید.