لغات مربوط به خانواده به زبان فرانسوی

اعضای خانواده در زبان فرانسه
1332 0

La Famille

Je me manque; quand je me perdre derrière des mots inutiles...Alors je reviens me prendre la main. et je recommence à vivre. 

دلم برای خودم تنگ می شود، آنگاه که خود را پشت کلماتی بیهوده گم می کنم...پس باز میگردم که دستم را بگیرم و دوباره زندگی را آغاز کنم. 

Marguerite Roncone

سلام و درود خدمت تک تک زبان آموزان عزیز وبسایت فرنلیش. یک جلسه ی دیگه افتخار اینو داریم که در خدمت شما مشتاقان یادگیری زبان فرانسه باشیم. امروز یک بحث جذاب رو براتون داریم، کلماتی که یاد گرفتنش هم واجبه هم جالب.

در این بخش با لغات مربوط به اعضای خانواده و روابط بین آنها در زبان فرانسه آشنا میشویم. با ما همراه شوید و لغات و مثال های جدول زیر را مطالعه کنید.

مثال

معنی

Nous vivons avec mes grands-parents.

ما با پدربزرگ و مادربزرگمون زندگی می کنیم. 

Mon grand-père est un Prof.

پدربزرگ تو یک استاد است. 

Ta grand-mère est très contente pour ton anniversaire.

مادربزرگت برای تولد تو خیلی خوشحال است. 

Je suis si heureuse que j'ai mes parents.

از داشتن والدینم خیلی خوشبختم. 

Il vit dans un autre pays, mais il téléphone à son père tous les jours.

او در کشور دیگری زندگی می کند، اما هر روز به پدرش تلفن می کند.  

Elle adore sa mère. 

او عاشق مادرش است. 

Ils habitent à New York et leurs enfants habitent à Paris.

آنها در نیویورک زندگی می کنند و بچه هایشان در پاریس زندگی می کنند. 

elle oublie le prénom de ses petits-enfants.

او اسم نوه هایش را فراموش می کند. 

Son fils s'appelle Bobby.

اسم پسرش بابی است. 

Envoie-moi une photo de ta petite fille.

از دختر کوچولوت یک عکس برام بفرست. 

Je n'ai pas de frère , je suis un fils unique.

من برادر ندارم، من تک پسرم. 

Tu me présentes ton frère?

برادرت رو به من معرفی می کنی؟

Ma soeur achète beacoup de livres français.

خواهرم کتاب های فرانسوی زیادی میخرد. 

Mon oncle a 3 enfants.

دایی من سه بچه دارد. 

J'invite ma tante tous les week-ends.

همه ی آخر هفته ها عمه ام را دعوت می کنم. 

Mes cousines se ressemblent beaucoup.

دختر خاله های من خیلی به هم شباهت می دهند. 

Mon cousin est souvent à la maison. 

پسر عموم اغلب توی خونه ست. 

Mon neveu est acteur. Il joue dans un film.

خواهر زاده ی من بازیگر است. او در یک فیلم بازی می کند. 

Ma nièce habite chez moi.

برادر زاده ام پیش من زندگی می کند. 

Mon mari est plus agé que moi.

شوهرم از من بزرگتر است. 

Tu vas organiser une fête pour anniversaire  de ta femme?

تو قصد داری یک جشن برای تولد زنت ترتیب بدی؟

Mon beau-père est mort l'année dernière. 

پدر زن من سال گذشته فوت کرد. 

Elle a acheté un bouquet de fleurs pour sa belle-mère.

 

او یک دسته گل برای مادر شوهرش خرید

je n'ai pas de beau-frère.

من برادر شوهر ندارم. 

tu as combien de belle-soeur?

تو چند تا خواهر زن داری؟

Notre beau-fils travaille dans une grande entreprise.

داماد ما در یک شرکت بزرگ کار می کند. 

leur belle-fille est très chaleureuse. 

عروس آنها خیلی خونگرم است. 

Il a une bonne relation avec son demi-frère.

او رابطه ی خوبی با برادر ناتنی اش دارد. 

Je te présente ma demie-soeur.

خواهر ناتنی ام را بهت معرفی می کنم. 

Je te souhaite un joyeux Noel mon amie.

نوئل خوبی رو برات آرزو می کنم دوست من. 

Elle n'a pas de meilleur ami.

او یک دوست صمیمی ندارد. 

Tous mes potes me félicite pour finir l'université.

همه ی رفیقام برای تموم کردن دانشگاه بهم تبریک گفتند. 

J'ai beaucoup de collègues dans mon bureau.

توی اداره کلی همکار دارم. 

tu connais ma copine?

دوست دختر منو میشناسی؟

Vous invitez souvent vos voisins à la maison?

اغلب همسایه هاتون رو خونتون دعوت می کنید؟

 

این جلسه از آموزش لغت هم به پایان رسید. امیدوارم که برای شما مفید واقع شده باشد. تا جلسه ی بعدی خدا یار و یاورتان. 
خرسند و پیروز باشید. 

Les grands-parents
پدر بزرگ و مادر بزرگ
Le grand-père
پدر بزرگ
La grand-mère
مادر بزرگ
Les parents
والدین
Le père
پدر
La mère
مادر
Les enfants
بچه ها
Les petits-enfants
نوه ها
Le fils
پسر
La fille
دختر
Le fils/ La fille unique
تک فرزند پسر/ دختر
Le frère
برادر
La soeur
خواهر
L'oncle
عمو/ دایی/شوهر خاله/شوهر عمه
La tante
عمه/ خاله/زن عمو/زندایی
La cousine
دخترعمو/ دخترعمه/ دختردایی/ دخترخاله
Le cousin
پسرعمو/ پسرعمه/ پسر دایی/ پسرخاله
Le neveu
پسر خواهر/ پسر  برادر
La nièce
دختر خواهر/ دختر برادر
Le mari
شوهر
La femme
زن
Le beau-père
پدر شوهر/پدر زن
La belle-mère
مادر شوهر/مادر زن
Le beau-frère
برادر زن/برادر شوهر/ شوهر خواهر/ باجناق
La belle-soeur
خواهر شوهر/ خواهر زن
Le beau-fils
داماد
La belle-fille
عروس
Le demi-frère
برادر ناتنی 
La demie-soeur
خواهر ناتنی
L'ami(e)
دوست
Le/La meilleur ami(e)
دوست صمیمی
Le/La pote
رفیق (در زبان محاوره)
Le/ La collègue
همکار
Le copain / La copine
دوست پسر/دوست دختر
Le voisin/ La voisine
همسایه

آغاز دوره های آنلاین آموزش زبان توسط استاد خصوصی

اینجا کلیک کنید

ماژیک فسفری

با استفاده از ماژیک فسفری می توانید کلمات و بخش های مهم را برای خود علامت گذاری نمایید و هنگام پاسخ به آزمون از آنها استفاده کنید. برای از بین بردن بخش های رنگی دوباره روی آن کلیک نمایید.

دفترچه یادداشت

هر تعدادی که دوست دارید دفترچه یادداشت ایجاد کنید و نکات مهم را در آن بنویسید.
برای استفاده از دفترچه یادداشت بر روی قسمتی از درس یا آزمون که می خواهید در آنجا نکته ی مهمی را قرار دهید کلیک نمایید.سپس در آن قسمت یک دفترچه یادداشت جدید ایجاد میشود و با کلیک بر روی آن می توانید بازش کنید و نکته های مهم را بنویسید.