Word | Explanation | Meaning |
---|---|---|
Gathering in of grain or other food crops | جمع آوری غلات یا دیگر محصولات غذایی | |
More than enough; very plentiful | بیش از حد کافی، بسیار فراوان | |
Restless; disturbed; anxious | بی قرار، آشفته، نگران | |
Find out by adding, subtracting, multiplying, or dividing; figure | پی بردن از طریق جمع، تفریق، ضرب و تقسیم، حساب کردن | |
Take in or suck up (liquids); interest greatly | جذب کردن یا مکیدن (مایعات)، بسیار علاقه مند کردن | |
Form a judgement or opinion about; guess | درباره چیزی اظهار نظر کردن، حدس زدن | |
A small bite; mouthful; tiny amount | گاز کوچک، به اندازه یک دهان، مقدار بسیار کم | |
Share of a total due from or to a particular state, district, person, etc | سهمی از یک کل برای یک ایالت، بخش، شخص و غیره، حصه | |
Sign or cause of possible evil or harm | با خطر، تهدید، هشدار | |
Prohibit; forbid | ممنوع کردن، قدغن کردن | |
Unreasoning fear; fear spreading through a group of people so that they lose control of themselves | ترس بی دلیل، ترسی که در بین گروهی از افراد فراگیر می شود بگونه ای که کنترل خود را از دست می دهند | |
Fit; set apart for some special use | مناسب، کنار گذاشتن برای کاربرد خاصی |
Sentence | Meaning |
---|---|
This year’s | برداشت امسال برای تغذیه ی تمام جمعیت ما کافی بود. |
The farmer decided to expand his fields so that he would get a bigger | کشاورز تصمیم گرفت که مزارعش را گسترش دهد تا محصول بیشتری بدست آورد. |
If the | اگر برداشت کم باشد، همیشه احتمال قحطی وجود دارد. |
It is urgent that the hospital have an | ضروری است که بیمارستان ذخیره خون فراوان داشته باشد. |
An | وزیر کشاورزی محصول فراوانی را پیش بینی کرد. |
In recent years an | در سال های اخیر، تعداد بی شمار شکایت ها، شرکت مخابرات را آشفته کرده است. |
Mrs. Spinner was | خانم «اسپینر» دلواپس بود از اینکه اجازه دهد پسرش در کنار خطوط راه آهن بازی کند. |
The treasure was | خزانه دار نگران بودجه ی شرکت بود. |
Arnold felt | گرچه «آرنولد» سعی می کرد عادی برخورد کند، اما درباره ی جلسه احساس نگرانی می کرد. |
The cook had to | آشپز مجبور بود تعداد افراد میهمان به شام را محاسبه کند که ببیند آیا می تواند سفارش برای گوشت را کاهش دهد. |
In order to see how expensive, the cars were, the buyer | خریدار، مقدار مالیات و دیگر هزینه ها را محاسبه کرد تا ببیند قیمت ماشین چقدر است. |
I used and abacus to | از یک چرتکه برای محاسبه معدلم استفاده کردم. |
The sponge | اسفنج، آبجویی را که از بشکه چکیده بود به خود جذب کرد. |
Our bodies must | بدن ما باید چیزهایی را جذب کند که مغذی هستند. |
I became | مجذوب گفته های استاد شدم و صدای زنگ را نشنیدم. |
The driver | راننده پیش بینی کرد که مسابقه اتومبیل رانی در ساعت ٩ آغاز خواهد شد. |
I try to avoid making | سعی می کنم از ارزیابی در مورد چیزهایی که درباره آن ها چیزی نمی دانم اجتناب کنم. |
In your | به نظر شما چه کسی در این درگیری پیروز خواهد شد؟ |
When Reynaldo went into the restaurant, he pledged to eat every | وقتی «رینالدو» به رستوران رفت، قول داد آخرین لقمه از بشقابش را هم بخورد. |
Suzanne was reluctant to try even a | «سوزان» مایل نبود حتی یک لقمه از گوشت خرچنگ را امتحان کند. |
If you had a | کمی عقل داشتید، شما هم دلواپس می بودید. |
The company revealed a | شرکت، سهمیه مشاغلی را که برای دانشجویان کنار گذاشته بود، اعلام نمود. |
There was a | برای تعداد کسانی که می توانستند از چین به اینجا مهاجرت کنند حصه ای قرار داده شد. |
Lieutenant Dugan doubted that a | «ستوان دوگان» شک داشت که آیا سهمیه ای برای تعداد برگه های جریمه پارکینگ که هر افسر پلیس قرار بود صادر کند، در نظر گرفته شده است. |
There is always the horrid | همیشه این تهدید وحشتناک وجود دارد که شغلم منسوخ خواهد شد. |
It is absurd to think that a tiny bug could be a | فکر اینکه حشره کوچکی می تواند تهدیدی برای انسان باشد مسخره است. |
You can be arrested for making a | در صورت تهدید علیه زندگی کسی، ممکن است باز داشت شوید. |
The group unanimously voted to ban all people who were under six feet. | گروه به اتفاق آرا، تصمیم گرفت که تمامی افراد زیر شش فوت را ممنوع کند. |
Health officials are trying to expand their field in order to ban cigarette advertising from newspapers and magazines. | مسئولین بهداشت در تلاشند دامنه ی فعالیتشان را گسترش دهند تا تبلیغات سیگار را در روزنامه ها و مجلات ممنوع کنند. |
I want to ban all outsiders from our discussion on security. | می خواهم تمامی افراد متفرقه را از بحث پیرامون امنیت منع کنم. |
The leader of the lost group appealed to then not to | راهنمای گروه گم شده از آن ها خواهش کرد که نترسند. |
When the danger was exaggerated, a few people started to | هنگامی که در مورد خطر اغراق شد، چند نفر شروع به ترسیدن نمودند. |
The source of | منشأ وحشت در میان جمع، فردی با یک اسلحه بود. |
At an | رئیس قول داد نقشه اش را در زمانی مناسب اعلام کند. |
The lawn was an | چمن زار مکان مناسبی برای ازدواج «الین» بود. |
After some | پس از چند دعای مخصوص، شام سرو شد. |
ماژیک فسفری
با استفاده از ماژیک فسفری می توانید کلمات و بخش های مهم را برای خود علامت گذاری نمایید و هنگام پاسخ به آزمون از آنها استفاده کنید. برای از بین بردن بخش های رنگی دوباره روی آن کلیک نمایید.
دفترچه یادداشت
هر تعدادی که دوست دارید دفترچه یادداشت ایجاد کنید و نکات مهم را در آن بنویسید.
برای استفاده از دفترچه یادداشت بر روی قسمتی از درس یا آزمون که می خواهید در آنجا نکته ی مهمی را قرار دهید کلیک نمایید.سپس در آن قسمت یک دفترچه یادداشت جدید ایجاد میشود و با کلیک بر روی آن می توانید بازش کنید و نکته های مهم را بنویسید.