Les souvenirs
L’amour est la poésie des sens
عشق شعر حواس است
Honoré de Balzac
سلام به دوستان خوبم در وبسایت فرنلیش. با جلسه ای دیگر از لغات زبان فرانسه در خدمت شما عزیزان هستم.
تا به حال برایتان پیش آمده که با یک مزه یا بوی عطر به گذشته بروید و در خاطره ای فرو روید؟ حواس می توانند یادآور خاطرات در ذهن ما باشند.
امروز قصد داریم حواس پنج گانه را در زبان فرانسه معرفی کنیم و همچنین تعدادی صفت و اصطلاح را به شما می آموزیم تا به کمک آنها بتوانید درباره ی خاطرات خود صحبت کنید.
در جدول زیر حواس پنچ گانه آورده شده است.
لغت | معنی |
---|---|
Le goût | حس چشایی |
L’odorat | حس بویایی |
L’ouïe | حس شنوایی |
Le toucher | حس لامسه |
La vue | حس بینایی |
در جدول زیر انواع حافظه برای شما آورده شده است.
لغت | معنی |
---|---|
La mémoire auditive | حافظه شنوایی |
La mémoire gustative | حافظه چشایی |
La mémoire olfactive | حافظه بویایی |
La mémoire tactile | حافظه لامسه |
La mémoire visuelle | حافظه بینایی |
در جدول زیر مثال هایی از افعال و صفاتی که مربوط به حواس پنج گانه است برایتان آورده شده است.
مثال | معنی |
J'écoute habituellement cette musique tous les soirs. | معمولا شب ها این موسیقی را گوش می دهم. |
Tu parles très doucement je n’entends rien. | تو خیلی یواش حرف میزنی من هیچی نمی شونم. |
Goûte ces gâteaux, ce sont très délicieux. | از این کیک ها بچش، خیلی خوشمزه ست. |
Ma mère a fait le gâteau, ça sent bon. | مادرم کیک درست کرده است، بوی خوبی می آید. |
C'était super de toucher les mains de mon grand-père. | لمس کردن دست های پدربزرگم عالی بود. |
Voir tous ces agneaux au printemps m'excitais. | دیدن آن همه بره در فصل بهار من را به وجد میآورد. |
Je me souviens de l'odeur enivrante des livres dans la bibliothèque de mon grand-père. | بوی مست کننده کتاب ها را در کتاب خانه پدربزرگم به یاد می آورم. |
Je me souviens de ma tante qui était toujours gentille et agréable. | عمه ام را بخاطر می آورم که همیشه مهربان و دلنشین بود. |
C'était un très bon moment. | دوران خیلی خوبی بود. |
C’était une période très difficile pour notre famille lorsqu’on a perdu le père. | زمانی که پدرم را از دست دادیم دوران خیلی سختی برای خانواده ما بود. |
Je n'oublierai jamais quand mon fils a commencé à parler, il était très drôle | وقتی که پسرم شروع به حرف زدن کرد را هرگز فراموش نخواهم کرد. او خیلی با نمک بود. |
Nous étions très heureux à ce moment-là. | ما در آن زمان خیلی خوشبخت بودیم. |
La mort de mon grand-père était très horrible. Il était mon meilleur ami. | مرگ پدربزرگ خیلی وحشتناک بود. او بهترین دوست من بود. |
Des souvenirs inoubliables d'enfance sont toujours avec moi. | خاطرات فراموش نشدنی دوران کودکی همیشه با من هستند. |
J’aimais beaucoup cette ville, les rues étaient tellement joyeuses. | این شهر را خیلی دوست داشتم، خیابان ها خیلی شاد بودند. |
J’ai passé de mauvaises vacances. | تعطیلات بدی را گذراندم. |
je suis triste d'entendre ça. | من از شنیدن این ناراحت هستم. |
نکته: اگر حالت مونث صفت در فلشکارت ها نوشته نشده است بدین معناست که در هر دو حالت مذکر و مونث از همان صفت استفاده می شود.
سعی کنید با استفاده از لغات این جلسه یکی از خاطرات خود را بنویسید و با صدای بلند برای خود بخوانید.
این جلسه نیز به پایان رسید. فراموش نکنید که برای یادگیری زبان موردعلاقه تان تیم فرنلیش همیشه کنار شماست.
خرسند و پیروز باشید.
آغاز دوره های آنلاین آموزش زبان توسط استاد خصوصی
اینجا کلیک کنیدماژیک فسفری
با استفاده از ماژیک فسفری می توانید کلمات و بخش های مهم را برای خود علامت گذاری نمایید و هنگام پاسخ به آزمون از آنها استفاده کنید. برای از بین بردن بخش های رنگی دوباره روی آن کلیک نمایید.
دفترچه یادداشت
هر تعدادی که دوست دارید دفترچه یادداشت ایجاد کنید و نکات مهم را در آن بنویسید.
برای استفاده از دفترچه یادداشت بر روی قسمتی از درس یا آزمون که می خواهید در آنجا نکته ی مهمی را قرار دهید کلیک نمایید.سپس در آن قسمت یک دفترچه یادداشت جدید ایجاد میشود و با کلیک بر روی آن می توانید بازش کنید و نکته های مهم را بنویسید.